معنی پریک زئن - جستجوی لغت در جدول جو
پریک زئن
چشمک زدن
ادامه...
چشمک زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پری زدن
(وَ حَ)
در تداول اطفال پریدن و پرواز کردن است
ادامه...
در تداول اطفال پریدن و پرواز کردن است
لغت نامه دهخدا
تصویر پری زدن
پری زدن
پریدن پرواز کردن
ادامه...
پریدن پرواز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پروک بزئن
پلک زدن، خود را جمع کردن، سر درگریبان فرو بردن، صدای شعله
ادامه...
پلک زدن، خود را جمع کردن، سر درگریبان فرو بردن، صدای شعله
فرهنگ گویش مازندرانی
پرک بزئن
آلوده به بوی مرغ بوی گوشت خام، پلک زدن ناخواسته و غیرارادی، زمانی به اندازه ی یک چشم به
ادامه...
آلوده به بوی مرغ بوی گوشت خام، پلک زدن ناخواسته و غیرارادی، زمانی به اندازه ی یک چشم به
فرهنگ گویش مازندرانی
پریک بزوئن
مژده زدن، پلک زدن، پریدن مکرر شعله ی چراغ از کمبود نفت
ادامه...
مژده زدن، پلک زدن، پریدن مکرر شعله ی چراغ از کمبود نفت
فرهنگ گویش مازندرانی
پرتک بزئن
کنایه از: ادرار کردن، کنایه از: انزال
ادامه...
کنایه از: ادرار کردن، کنایه از: انزال
فرهنگ گویش مازندرانی
پرپر زئن
پل پل خونی بزئن
ادامه...
پل پل خونی بزئن
فرهنگ گویش مازندرانی